به ویبسایت افغان تیزیس خوش آمدید/ د افغان تیزیس ویبسایټ ته ښه لاغلاست

میربهادر واصفی و بررسی آثاراو

سال

: 2020.11.08

ګروه ها

: ادبیات دری

قیمت

: 1000

تعداد صفات

: 75

کد فایل

: 608

مقطع

: لیسانس

 مقدمه: ادبیات معاصر کشور به ویژه بعد از نیمۀ دوم قرن بیستم نشیب وفراز های زیادی را طی نموده و بخصوص در بخش شعر، شعرای بزرگ و ناموری در این عرصه طبع آزمایی نموده اند. ادبیات معاصر دری با توجه به نیاز های جامعۀ جدید هستی پذیرفت و توانایی آنرا پیدا کرد تا بازتاب دهندۀ اوضاع اجتماعی و بیانگر ضرورت های  فرهنگ نوین و گرایش تجدد خواهی و روشنگرانه باشد و تلاش ورزد تا مطابق خواست زمان مسیر تحول را در پیش گیرد و از جهت نو آوری در ارائه موضوعات تازه، انواع جدید ادبی، از قبیل شعر منثور یا پارچۀ ادبی، داستان و درسالهای بعد با پذیرفتن اوزان و قالب های جدید تر در همراهی با جریان ادبی جهان و یافتن بعضی ویژه گی های دیگر، آهسته آهسته گام بردارد. بخصوص از دهۀ سی و چهل خورشیدی، نوگرایی در ادبیات ما بیشتر باشد. به این معنا که از همین برهۀ زمانی به بعد، هم در شعر و هم در داستان، نو آوری های محسوس گردید. و سرودن شعر به وزن نیمایی و شعر سپید و نویشتن رومان و داستان کوتاه در تطابق با معاییر داستان نویسی غرب توجه بسا از شاعران و نویسنده گان ما را به خود معطوف داشته است. از دهۀ شصت به بعد با تغییر اوضاع سیاسی در اثر کودتای هفت ثور سال 1357 خورشیدی و تجاوز قشون سرخ شوروی به افغانستان، شروع جهاد و مقاومت در برابر این رویداد ها و مواجه شدن مردم به مصیبت های فراوان از جمله از دست دادن دارایی های شان، نابود شدن ها و در بند افتادن ها و نظایر اینها و به ویژه مهاجر شدن انبوهی از شهروندان وطن ما به کشور های همسایه و ممالک دیگر جهان از شرق غرب، ادبیات از لحاظ پروردن موضوعات در مسیر های متباینی به راه افتاد. تعدادی از شاعران و داستان پردازان در خط فکری نظام حاکم به سرودن و نوشتن پرداختند و در این طریق چنان منهمک شدند که آثار شان ماهیت سیاسی و حزبی یافت. تعداد دیگری به بازتاب دادن آرمان های جهاد و مقاومت مردم افغانستان در شعر و داستان به سر می بردند. غم زنده گی در غربت و درد دوری از میهن نیز در اشعار و داستان های شان منعکس میشد. شاعران و نویسنده گانی که در داخل کشور می زیستند و با مرام های رژیم موافق نبودند و هجوم قوای بیگانه بر کشور شان را با سلاح قلم دفع و طرد مینمودند و شعر آنها تبلور دهندۀ رنج بیکرانۀ هممیهنان آنان میبود، شعر مقاومت را در قالب های پسندیده انشاد میکردند. شکی نیست که این سه نوع شعر ـ حزبی، مقاومت و مهاجرت ـ گرایش های جانبدارانۀ خاصی را توجیه میکرد. بر سبیل توضح باید یاد آور شد که در داخل کشور دو حوزۀ جداگانۀ محسوس بود، کسانی در خط نظام حاکم قلم میزدند و کسانی دیگر در مخالفت با مرامهای آن. واضح است که برای ابراز این رؤیا با رژیم از نهاد ها و تعبیر های پوشیده در دل واژه ها کار گرفته میشد تا پیام آفرینشگر ادبی روشن نباشد. اشعاری با این ماهیت را نیز، اشعار مقاومت نام نهادند. در بیرون از کشور در حلقه ها و حوزه های ادبی مهاجرین در مملکت هایی چون: ایران، پاکستان، آسیای مرکزی ( تاجیکستان و ازبیکستان ) اروپا، آمریکا، کانادا و جای های دیگر اشعار پرسوز سروده شده. این شعر را شعر مهاجرت گفته اند، زیرا در بیرون از کشور تبلور یافت. مسلماً در میان شاعران مهاجر، تعدادی از جهادگران و مقاومت گران نیز وجود داشتند. آنان درد دوری از وطن را باز میگفتند و اوضاع رقت آور کشور خویش را جولان می آوردند به همین سبب مثلاً شاعران در ایران و پاکستان شعر شان را " شعر مقاومت" نیز خوانده اند. یک مطالب را در اینجا باید تذکر داد، بعضی ازصاحب  نظران در زمینۀ نظریۀ ادبی و ادبیات معاصر می پندارند که شعر مقاومت در رویا رویی با رژیم  سروده می شود. آنان برای ثبوت ادعا های خود شعر فلسطین را مثال می آورند که در متن رویداد های خونین تبلور یافت، در میان مبارزان پخش گردید و در تشجیع آنان نقش به خصوص ایفا نمود و ترانه ها و دوبیتی های مردمی خود مان در رابطه به جنگ های استعمار گرانۀ انگلیسها با افغانها و یا همین گونه اشعار مردم ما به مناسبت تجاوز قشون بر افغانستان را که از بطن جامعه برخاست و زبان به زبان می گشت و آویزۀ گوش هزاران هم وطن ما میشد و به همین ترتیب در بعضی سرزمین های دیگر. به هر حال، این اصطلاح برای شعر دری در دهۀ شصت خورشیدی مصداق خودش  را یافته و در پژوهش های ادبی به مفهوم خاصش مورد توجه قرار گرفته است. در راستای معرفی چهره های ادبی و برسی چگونگی ادبیات معاصر دری، کار های از پیش صورت میگرفته است، از قبیل نگاشتن تذکره ها، پژوهش های تحلیلی، فراهم کردن گزینه های شعر و داستان یا چاپ جداگانۀ اشعار و قصه ها. اگر از کار های که در سراج الاخبار، معرف معارف، انیس، کابل، مجلۀ انجمن ادبی کابل، اتقاق اسلام و تلاش های نخستین انجمن ادبی هرات و بعضی نشرات دیگر چون امان افغان و امثال آن بگذریم، پژوهش دقیقتر راجع به ادبیات معاصر را محمد حیدر ژوبل انجام داد و محمد علم غواص " شعرای معاصر هرات " را نوشت. محمد حسین بهروز در جلد سوم آریانا دایرة المعارف، تعدادی از شاعران معاصر را معرفی نمود. محمد عثمان صدقی در رساله ای تحت عنوان "سیرادب در افغانستان" از چند شاعر معاصر نیز یاد کرده است. مولانا خال محمد خسته تذکرۀ " معاصرین سخنور " را نوشت. در میان این آثار البته کتاب " نگاهی به ادبیات معاصر افغانستان "، اثر حیدر ژوبل، از نگاه طرز تحلیل مسایل، ارزش مشخص دارد. با قوت یافتن شعر نیمایی در افغاستان و سرودن اشعار توسط شاعران ما، به درس این جریان یک امر عام می نمود. به همین سبب پوهاند محمد نسیم نگهت سعیدی در بارۀ شعر نودری یک مقالۀ تحلیلی تازه نوشت که روشنگر بسا از نکات در این مورد بود. داکتر اسد الله حبیب بعداً کتاب " ادبیات دری در نیمۀ اول سدۀ بیستم " را نگاشت که تا زمان تحریر آن چنین اثری از لحاظ تبویب و تحلیل موضوعات، دوره بندی مطالعۀ تطور ادبیات و روش بررسی مسایل و نظایر آن به دست تاًلیف سپرده نشده بود. از واصف باختری تحت عنوان " فرازو فرود شعر معاصر دری" در سالهای اول دهۀ شصت، از طرف شورای فرهنگی پوهنتون کابل به چاپ رسید. این مقاله در جمعی از دانشجویان ارایه شده بود و بعداٌ در کتاب " درغیاب تاریخ " باختری دوباره چاپ شد. در رابطه به برسی شعر این دوره، میتوان از پایاننامه داکترغلام محمد لعل زاد  ذکر کرد که در دانشگاه دهلی آنرا به اتمام رسانید. این پایاننامه تحت عنوان " شعر معاصر دری در افغانستان " در سال 1377 شمسی به همت انتشارات بنیاد فرهنگ و تمدن افغانستان در دهلی به چاپ سپرده شده است و اثری هم از داکتر شریف حسین قاسمی ( دهلی 1994) در همین ردیف قابل یاد آوریست. به همین ترتیب پژوهش های دیگر راجع به ادبیات معاصر صورت گرفته و به طبع رسیده است که بعضی پژوهشگران عبارت اند از : دوکتور عبدالطیف ناظمی، رازق رویین،نعمت حسینی، ناصر رهیاب، پرتو نادری، سمیع حامد، سرورمولایی، قنبرعلی تابش، کاظم کاظمی، سید ابوطالب مظفری، قسیم اخگر، سید اسحاق شجاعی، محمد آصف فکرت، علی پیام، جواد خاوری، سید نادر احمدی، محمد حسین محمدی، نجیب مایل، محمد آصف رحمانی، رهنورد زریاب، فرید بیژند، حسین فخری، علی رضوی، محمد داود منیر و امثال آنها. بعضی از محققان ایرانی نیز یا به تهیۀ گزینۀ شعر معاصر افغانستان همت گماشته اند و یا در باب ادبیات معاصر بخثهای تحلیلی داشته اند. مثلاً چنیگر پهلوان و حسین جعفریان از آن جمله اند. و یا از محققان تاجیکستان، نعمت الله یف و رحیم هاشم، اثر مشترک بنام " استادان شعر معاصر افغانستان " و صابر میرزایف پژوهشهای در بارۀ ادبیات معاصر دری و چندتن دیگر در بارۀ داستان های معاصر دری آثاری دارند. غیر از این نام ها که یاد کردیم، تعداد دیگر پژوهشگران چه در داخل کشور و چه در  حوزه های ادبی مهاجران کشور های مختلف راجع به ادبیات معاصر دری کارهای سودمند انجام داده اند. نویسنده این سطور اینک به مرور ادبیات معاصر دری پرداخته است. کار پژوهش با بخشی در بارۀ وضع ادبیات در دروۀ امیر عبدالرحمن خان آغاز یافته که ادامۀ دورۀ فترت ادبیات دری است. سپس چگونگی ادبیات، بانو آوری های روحنگرانۀ که با نشر سراج الاخبار در اثر توجه محمود طرزی و همکاران وی صورت گرفت، به بررسی گرفته شد و این بررسی تا سال 1330 شمسی ادامه یافت. تعیین سال 1330 شمسی درین سیرپژوهش بدان سبب در نظرگرفته شد که از همین سال و یا سال پیش یا پس بعضی رویداد ها نوآوری های بیشتر، هم از لحاظ گرایش شاعران به اوزان و قالب نوشعری و هم ارایه موضوعات و آرایشهای جدید به طور نسبی در شعر و داستان بوجود آمد و تا سال 1360 شمسی جریان تحول و شکل گیری انواع ادبی قوت بیشتر از پیش یافت و شعر رایج شدن بیشتر  را شاهد شد. ادبیات از سال 1360-1380 خورشیدی دریافتها و ظرافتهای گوناگون به ویژه از لحاظ موضوع، به اثر تأثیر پذیری از اوضاع حوادث نامتجانس که در کشور پدید آمد، در داخل کشور و در بیرون از کشور در حلقۀ مهاجران افغانستان شکل گرفت و بدین معنا که شعر و داستان دری درمدت این بیست سال ویژه گیهای متفاوت پیدا کرد و برمبنای این ویژه گی ها مورد مطالعه ویژوهش قرار گرفته است. کوتاه سخن اینکه بحث کردن دربارۀ ادبیات معاصر دری، کاری آسان نیست. زیرا این ادبیات خصلت ویژه دارد. شرح نو آوریها، بیان تفاوت های اسلوبی شاعران و تبیین داشته های اشعار و داستانها بر اساس گرایش های فکری و سیاسی شاعران و داستان پردازی، بررسی حالات روحی و زنده گی آفرینشگران ادبی پس از تسلط قوت های بیگانه بر وطن ما، رنج آواره گی و غربت و بازتاب آن در آثار ادبی، اذیت های که شاعران و نویسنده گان ما از رهگذر گسترش تحقیر، خشونت و امثال آن در نیمه دوم دهۀ هفتاد متحمل شدند، و تحلیل پهلوهای هنری، فنی، تکینکی و ساختاری آثار ادبی،اعم از شعر و داستان وخلاصه تعیین وتشخص همه برازنده گی ها و ضعف های این آثار، واقعاً پژوهش مستمر، یافتن مواد و مراجع برای انجام دادن بررسی و داشتن وقت کافی و حوصله مندی فراوان را ایجاب می نماید. کار انجام شده در نوشته یی که اینک در برابر خواننده گان قراردارد، به یقین از کاستی ها وضعف ها به دور نیست  و به هیچ و جه کامل بوده نمیتواند. تعداد کسانی که در این نوشته راجع به آنان مطالبی نوشته شده، فقط قطره های از بحر بیکران ادبیات معاصر اند. در ذکر کردن نام اشخاص، غیراز رعایت جوانب اختصار و عدم دسترسی به منابع بشتر، کدام انگیزۀ دیگر وجود نداشته است، بنابر آن امکان دارد بعضی از آفرینشگران ادبی خوب ما در این نوشته نام برده نشده باشد. از این سبب معذرت خویش را به پیشگاه آنان تقدیم میدارم.

.

 فهرست

عنوان ها            صفحه ها

مقدمه  1-6

1- زنده گی  7

الف) مختصر سوانح مرحوم میر محمد نبی واصف 7

(1) خانواده پدری و مشغولیت های علمی افراد آن 7-13

(2) میر محمد صاحب صاحب 13-14

ب) تولد و آوان کودکی میر بهادر واصفی  15

ج) تحصیلات و مطالعات رسمی و خصوصی  15

 (1)  خصوصی 15

 (2) رسمی 15

د) تشکیل خانواده و زنده گی خانواده گی  15-16

هـ) کار های اداری – فرهنگی  16

و) سفر ها  17

 (1) در داخل کشور 17-22

 (2) در خارج کشور 22-23

2- ارتباط با نویسنده گان و شعرای معاصر  23-25

3- آثار میر بهادر واصفی  26

الف) نثر  26

فرهنگ زبان محلی مردم بدخشان  26

ب) شعـــــر  26

عنوان ها                   صفحه ها

 (1) دیـــــوان 26

 (2) کلیله و دمنۀ منظوم 27

 (3) در بیشۀ سبز حکایت ها 28-29

4- بررسی اشعار میر بهادر واصفی  30

الف) از نگاه محتوا و سبک  30-32

ب) اشعار واصفی از نظر شکل و ویژه گی های زبانی  33-37

5- بازتاب اندیشه های اجتماعی  38-40

6- نمونه هایی از دیوان  41-61

7-نمونه ای از «کلیله و دمنۀ منظوم »    62-65

8-حکایتی از کتاب «در بیشه سبز حکایت ها  68

- نتیجه 69-70

- مــــــآخذ 71

ماخذ و منابع

1-      بیدل، میرزا عبدالقادر. کلیات. دپوهنی وزارت مطبعه، 1342 خورشیدی.

2-      شیرازی، شمس الدین محمد. دیوان حافظ. تهران: انتشارات امیرکبیر، به کوشش نذیراحمد و سید محمدرضا جلالی نایین، چاپ پنجم، 1362 خورشیدی.

3-      قویم، عبدالقیوم. مروری بر ادبیات معاصر دری. کابل : مطبعۀ  فجر، 1385 خورشیدی.

4-      مؤتمن، زین العابدالدین. تحول شعر فارسی. تهران : انتشارات طهوری، 1371 خورشیدی.

5-      واصفی، میر بهادر. در بیشۀ سبز حکایت ها، مشهد: واقفی، 1384 خورشیدی.

6-      واصفی، میربهادر. کلیه ودمنه. مشهد: واقفی، 1384 خورشیدی.

7-      واصفی، میربهادر. دیوان واصفی. مشهد: واقفی، 1384 خورشیدی. 

 

 

 

 

 

جهت تماس به شماره های ذیر در تماس شوید

+93 0786590059
+93 0786590059
+93 0786590059
+93 0786590059